ایران شکارچی آمریکا

مدتی پیش حکایتی شنیدم با این مضمون که: شکارچی‌ای که مدت زیادی دنبال شکار باشد خودش تبدیل به شکار می‌شود چرا که در تعقیب شکار هرکجا که شکار می‌رود شکارچی هم می‌رود. هر کاری که شکار می‌کند شکارچی هم می‌کند. این حکایت که فکر می‌کنم از نیچه باشد مرا یاد ایران و آمریکا می‌اندازد. ایران یا دقیق‌تر بگویم حکومت جمهوری اسلامی ایران، خیلی ادعا دارد که آمریکا بد است، ذاتش سالم نیست، هرکاری می‌کند مشکل دارد و به نوعی برای نابودی و شکار آمریکا در وسع خودش یا حداقل در شعار دادن تلاش می‌کند. اما من وقتی به رفتار حکومت نگاه می‌کنم، می‌بینم اگر آمریکا آنچه باشد که این‌ها می‌گویند ما خودمان آمریکایی در مقیاس کوچک هستیم حتی برخی اوقات احساس خوبی دارم که ایران جایگاه آمریکا را ندارد. وگرنه معلوم نبود چه بر سر دنیا می‌آورد.

رهبر نظام و همفکرانش از امپراتوری رسانه‌ای غرب صحبت می‌کنند که واقعیت را نشان نمی‌دهد، مردم را به راه‌های خاصی هدایت می‌کند و ایرادات دیگر. اما صدا و سیمای خودشان چه؟ از شکنجه و زندان‌های آمریکا صحبت می‌کنند انگار نه انگار که ابتدای انقلاب حتی سیلی زدن غیر مجاز اعلام شد و هنوز ۴۰ سال نگذشته از آنجا به کجا رسیده‌ایم، به کجا خواهیم رفت؟ از فساد سیاسی و غیر سیاسی حرف می‌زنند گویی ما در حد وسع خودمان کم فساد کرده‌ایم. ادعا می‌کنند نگاه غرب به زنان ابزاری است اما یکبار به صراحت نگاه خود را به جایگاه زنان نمی‌گویند، در عمل که هیچ. از آمریکا می‌خواهیم دست از سر کشورهای دیگر بردارد خود را به عنوان الگو نشان ندهد از بقیه نخواهد که در پی او حرکت کنند. باز حداقل غرب و آمریکا موفقیت‌هایی داشته‌اند ما چی؟ دماغمان را نمی‌توانیم بالا بکشیم در کارهای ساده خود مانده‌ایم ادعای تمدن سازی داریم و الگو شدن برای جهانیان.

به این حکایت که فکر می‌کنم یاد همین موضوع میفتم. انگار بعد از انقلاب و آن اتفاقات اینقدر در پی شکار آمریکا بودیم که خود در حال تبدیل شدن به آن هستیم.

دیدگاهتان را بنویسید