اواخر کتاب اعترافات ژان ژاک روسو هستم، در این صفحات از آرزو و قصد خودش به زندگی در یک جزیره خلوت میگوید، و البته مدتی هم به آن میرسد، اما نه تا آخر عمر، آن طور که آرزویش را داشت. اینجا عبارات او را از کتاب میآورم. برخی از جملات را حذف کردهام به همراه تک و تک تغییراتِ کوچک. کتابی که من دارم توسط مهستی بحرینی ترجمه شده و این جملات ترجمه اوست.
Showing all posts in خرداد ۱۳۹۷
رویدادها، خبرگزاری فارس و مدل ذهنی
در گذشته که جدیتر پیگیر اخبار سیاسی اجتماعی ایران و تا حدی جهان بودم، یک وبسایت را دنبال میکردم برای متوجه شدن رویدادها، و حدود چهار پنج وبسایت هم برای خواندن تفسیرها و تحلیلها داشتم. منبع رویدادها معمولا خبرگزاری فارس بود در کنار آن اخبار ساعت ۲۱ صدا و سیما(تقریبا مجبور بودم ببینم و به این شکل برایم منبع شد)، منابع تفسیری و تحلیلی برای من طی زمان تغییرات بیشتری داشتند اما از آنهایی که یادم میآید: الف، عصرایران، خبرآنلاین، انتخاب.
چرا اینطور تفکیک منبع رویداد و تفسیر؟ به مرور زمان و به دلیل نیاز این اتفاق افتاد. خبرهایی میدیدم که لازم بود از دقت در آنها مطمئن شوم و به اطلاعات رویدادیِ منابع تحلیلی و تفسیریام نمیتوانستم اعتماد کنم. چون آنها گاهی سرعت، دستهاول بودن خبر و جذب مخاطب را فدای دقت میکردند. در برخی حتی خبر را برای اینکه با تفسیر و تحلیلشان جور در بیاید عوض میکردند. طی تجربه وبسایت خبرگزاری فارس به نظرم از این لحاظ قابل اعتماد آمد اما از طرفی هیچکدام از تفسیرهایش را قبول نداشتم، حتی برخی از آنها برای من مخرب بود، تأثیر بد میگذاشت. بنابراین اگر میخواستم مطمئن شوم فلان اتفاق افتاده یا نه، چه آماری از اتفاق یا فلان موضوع توسط منابع رسمی منتشر شده و فلان عبارت در متن سخنرانیِ مثلا رهبری بیان شده یا به چه شکل بیان شده، به فارس رجوع میکردم. ولی تحلیل و تفسیرهایش را معمولا نمی خواندم.
آن روزها گذشت و الان تقریبا فقط عصرایران را دنبال میکنم، ولی خواندن درس رویدادهای اطراف ما، چگونه الگوهای ذهنی و مدل ذهنی ما را میسازند؟ در متمم باعث شد دوباره به آن فکر کنم.
فلسفه آموزش و پرورش – پایه و تاریخچه
آموزش و پرورش برای من تقریبا از سالهای سوم راهنمایی و اول دبیرستان مسألهی جدیای شد. وقتی مشکلاتم با نظام آموزشی از یک حدی بیشتر شد، شروع کردم به زیر سؤال بردن کل ماجرا. نظام آموزشی به خصوص در ایران به نظرم خیلی مزخرف میآمد و از همان وقت به بهانههای مختلف به این مسأله فکر میکردم و اگر مطلب جالبِ مرتبطی میدیدم، میخواندم. گذشت تا امروز که تا جای ممکن از نظام آموزشی بیرون آمدهام و آموزش و پرورش مسأله اصلی من نیست، صرفا جزو آن مسائلی است که به خاطرش بدبختیهای زیادی کشیدهام و خود مسأله هم برایم حل نشده. اول راه اندازی وبلاگ قصد داشتم همراه با پیگیری جدی این موضوع در وبلاگ هم در موردش سری مطالبی بنویسم، اما خب فعلا از لیست مسائل اولویتدار من خارج شده و در حد یک موضوع مورد علاقه هست.
یک سری یادداشتهایی از گذشته داشتم که به نظرم میتوانند قسمتی از چهارچوب موضوع را بسازند، گفتم آنها را اینجا بیاورم. شاید بعدا ادامه دادم. بنابراین این نوشته از جنس یادداشت خواهد بود، انسجام و پرداخت کافی ندارد.
مطالب این نوشته اکثرا شامل یادداشتهایم از کتاب نگاهی به فلسفه آموزش و پرورش از میرعبدالحسین نقیب زاده است. یکی از کتابهای مقدماتی خوبی بود که در این زمینه خواندهام.
نمایشگاه ۹۷ و لیستهای کتاب
امروز این کتابها را از نمایشگاه کتاب گرفتم. خیلی وقت بود نمایشگاه نرفته بودم، تغییر جدیای نسبت به تجربههای قبلیم نداشت، حتی مکان آن که سال گذشته عوض شده بود(امسال در مصلی برگزار شد نه شهر آفتاب، نمیدانم چرا). اما در مورد تغییرات جزیی. مهمترینش این بود چون درگیر مدرسه نیستم لازم نبود روز تعطیل بروم که نمایشگاه خیلی شلوغ باشد، صبح وسط هفته رفتم و به نسبت خلوت بود. وبسایت نمایشگاه خوب است، قبل از رفتن راحت غرفه و شماره راهروِ ناشران را درآورده بودم. کتابهایی که در طول سال گذشته در فروشگاههای کتاب گیر نیاورده بودم(مثلا کتاب نامگذاری و ضرورت)، همهشان بودند، کتابهای دیگری که فهرست کرده بودم هم موجود بودند. یکی از دلایل اصلی که امسال نمایشگاه رفتم(برخلاف اینکه قبلا گفته بودم نمیروم) همین تلاش برای پیدا کردن کتابهای کمیاب بود. دومین دلیل هم داشتن بن کتاب بود، از تجربه پرداخت با NFC بانک شهر کاملا راضی بودم.
از نمایشگاه که بگذریم، معمولا به بهانه آن افراد مختلف فهرست کتابهای پیشنهادیشان را منتشر میکنند، من هم آن لیستهایی که تا به حال دیدهام و مورد توجه خودم بوده و هست را اینجا بازنشر میکنم(ترتیب خاصی ندارد):