شبکه‌های اجتماعی و آزادی بیان

در نوشته «آزادی بیان، سلمان رشدی، ترامپ بن و شبکه‌های اجتماعی» نگاه به ماجرای ترامپ بن از لحاظ اخلاقی را گذاشتم برای نوشته‌ای دیگر. اینجا می‌خواهم از آن بنویسم.

آزادی بیان بیشتر در سطح حکومت و قانون مطرح است. آن هم به عنوان یک امر سلبی یعنی عدم محدودیت از سمت دولت برای کنش‌های بیانی. همچنین آزادی بیان در قالب جمع و جامعه و به لحاظ ساختار جمع است که مطرح می‌شود. در سطح فردی به نظرم حداقل به طور مستقیم مطرح نیست. یعنی من به عنوان یک عضو عادی جامعه به خاطر آزادی بیان الزامی ندارم که حرف همه را گوش بدهم یا اجازه بدهم من را مخاطب قرار بدهند. چه در شبکه‌های اجتماعی چه مثلا در وبلاگ خودم می‌توانم فردی را بلاک (مسدود) کنم و از بابت محدود کردن آزادی بیان ایرادی به من وارد نیست.

اما در همان شبکه‌های اجتماعی با تعداد کابران قابل توجه یا گروه جمعی دیگر به نظر من اگر مدیریت آن برخی را محدود کنند می‌توان به از بابت آزادی بیان آن را مورد قضاوت قرار داد.

ادامه ی مطلب

آزادی بیان، سلمان رشدی، ترامپ بن و شبکه‌های اجتماعی

چند ماه بعد از ماجرای ترامپ بن (Trump ban) زمان انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا به بهانه آن اتفاق قصد داشتم چیزی بنویسم که اهمال‌کاری کردم. چند هفته پیش ماجرای سوء قصد به سلمان رشدی اتفاق افتاد و تصمیم گرفتم در مورد هر دو اینجا بنویسم.

ادامه ی مطلب

واکنش فیزیکی در واکنش به بیان – به بهانه ماجرای ویل اسمیت

امسال در جریان مراسم اسکار ۲۰۲۲ پس از اینکه مجری مراسم خطاب به همسر ویل اسمیت گفت: «جیدا، دوستت دارم، جی.آی. جین ۲، بی‌صبرانه منتظر دیدنش هستم». ویل بلند شد به روی صحنه رفت و به مجری سیلی زد.

داستان کامل ماجرا و واکنش‌ها به این کار را اگر علاقه داشته باشید می‌توانید جستجو کرده و بخوانید. من در این نوشته به بهانه این ماجرا می‌خواهم از این صحبت کنم که چرا به نظرم این کار اشتباه بود. چرا در بیشتر موارد واکنش فیزیکی در واکنش به صحبت یک فرد یا به طور کلی کنش‌های بیانی اشتباه هست. کمی هم از نظرم در مورد حوزه قانون و اخلاق، و کارکرد قانون بنویسم.

ادامه ی مطلب

تئوری آزادی بیان

این نوشته برداشت و خلاصه من است از مقاله A Theory of Freedom of Expression نوشته توماس اسکنلن (Thomas Scanlon). بار اولی که مقاله را خواندم از توضیح روشن مسأله و دفاع به نظرم محکمی که از حداقل‌های آزادی بیان کرده بود خوشم آمد. به نظرم آوردن ترکیبی از خلاصه و ترجمه و احتمالا برداشت من از این مقاله به فارسی بی‌فایده نیامد.

دانش ترجمه و فلسفی من کم است بنابراین انتظار جدی‌ای از این مطلب نمی‌توان داشت.

اسکنلن در این مقاله با روشن کردن مفهوم مد نظر خود از آزادی بیان، دفاع حداقلی از آن می‌کند. حداقلی به این معنا که آن سطحی که استدلال‌های این مقاله از آزادی بیان دفاع می‌کند پایین‌تر از چیزی است که به نظرم عموما از آزادی بیان مد نظر است. خود نویسنده هم به این موضوع باور دارد و به ایده‌های موجود برای دفاع از سطوح بالاتر آزادی بیان اشاره می‌کند.

دفاعش به نظر من معقول و خوب است. معقول چون به نظرم استدلال به لحاظ منطقی درست است و در عین حال فضا برای پشتیبانی از طریق استدلال‌های دیگر وجود دارد. خوب چون بر پایه پیش‌فرض‌هایی است که بیشتر افراد قبول دارند و این استناد کردن به استدلال و ارائه دادن آن را ساده‌تر می‌کند.

استدلال پیامد‌گرایانه نیست و از آنجایی که به نظر من پیامدگرایی وسیع درست نیست. خود این پیامدگرایانه نبودن برای من جذابیت استدلال را افزایش می‌دهد.

ادامه ی مطلب