تحریمِ خارجی نمی‌تواند بخشی از راه حل باشد

گروهی از ایرانیان هستند که باور دارند تحریم‌های اقتصادی خارجی یکی از ابزارهایی است که می‌توان برای سرنگونی جمهوری اسلامی استفاده کرد. منظورم از خارجی یعنی آن‌هایی که توسط دولت‌های خارجی اعمال می‌شود. و منظورم از اقتصادی مختل کردن و تلاش برای به حداقل رساندن روابط اقتصادی جمهوری اسلامی با دیگر کشورهاست. از جنس تحریم‌هایی که ابتدا دولت اوباما بر علیه ایران شکل داد و سپس ترامپ با خروج از برجام آن‌ها را بازگرداند.

مقدمه

بعد از جنبش زن، زندگی، آزادی در یک سری موارد برای اولین بار و در برخی برای بار دوم سعی کردم فکر و مطالعه کنم. به شکل قابل توجهی حداقل برای خودم، نظرم در برخی موارد تغییر کرده. قصد دارم نظر خودم را در این مواردی که مطالعه و فکر کردم اینجا بنویسم. در این نوشته می‌خواهم در مخالفت تحریم‌ها به عنوان یک راه حل برای رسیدن به نظام مطلوب در ایران استدلال کنم (قاعدتا در سطح توان و اطلاعات محدود خودم).

ادامه ی مطلب

یادداشتی بر نوشته‌های انقلاب ما از امیر خادم

امیر خادم بعد از ماجرای کشته شدن مهسا امینی، همان اوایل، یک سری مطالبی نوشت با عنوان انقلاب ما. من هم برای خودم مواردی را هنگام خواندن گفتارهای یکم، سوم و چهارم نوشتم. در این مطلب قصد دارم آن یادداشت‌ها را با کمی توضیح بیشتر بازنویسی کنم.

ادامه ی مطلب

زن، زندگی، آزادی. صلح و امید و شادی. معرفی مقاله، نویسنده، کتاب

طی این مدتِ نزدیک به سه ماه نوشته‌هایی در مورد جنبش زن، زندگی، آزادی خواندم. یک سری از آن‌ها را که به نظرم خوب و قابل توصیه بودند برای دوستانم هم فرستادم (در توییترم هم بازنشر کردم). به نظرم رسید اینجا هم معرفی کنم. علاوه بر آن اینجا موارد دیگری مثل افرادی که نوشته‌هایشان را دنبال می‌کنم، کتاب‌هایی که تا امروز خوانده‌ام و به نظرم قابل توصیه هستند، وبسایت‌هایی که به طور مشخص در این حوزه فعالیت می‌کنند را بیاورم.

ادامه ی مطلب

عاشورا، بازی برگشت

حاج احمد توفیق پیدا کرده بود که برای بار دوم به حج واجب مشرف شود. یکی از روزها که روحانی کاروان روضه حسینِ بنِ علی می‌خواند، حاج احمد ملتمسانه از خدا خواست که کاش فرصتی دوباره‌ای عطا کند و شیعیان زمانِ او دوباره در آزمونی مانند عاشورا مورد آزمایش قرار بگیرند. تا نشان دهند که این بار آن‌ها از این آزمون سربلند بیرون خواهند آمد.

در کمال ناباوری حاج احمد، خدا این خواسته را پذیرفت. خداوند که عالم الغیب و الشهاده است نتیجه آزمون را پیشاپیش می‌دانست. اما گویا در بارگاه خداوند هم برخی ملائک با حاج احمد همدل بودند. بنابراین تصمیم گرفت آرزوی حاج احمد را برآورده کند تا هم مسلمانان آن روزگار هم ملائک درگاهش با چشم خود ببینند که اوضاع از چه قرار است.

قرار شد حسین بن علی در کشور ایران به زمین برگردد و من را هم به عنوان سیدِ بنِ طاووسِ زمان گذاشتند و قرار شد ماجرا را برای ثبت در تاریخ بنویسم.

متأسفانه من مانند سید بن طاووس حوصله تفصیل آنچنانی ندارم و شرح ماوقع را روی دور تند برای شما اینجا خواهم آورد.

ادامه ی مطلب

مکالمه‌ی روح القدس

دید چند جوان در پیاده‌رو در حال فرار هستند، لباسْ سبزی به یکی از آن‌ها که کندتر است می‌رسد و با پوتین می‌گذارد روی کمرش. به نظر پخش زمین شد. روی زمین پشت شمشادها قرار گرفت و نمی‌دیدش. تصمیمش را برای این شرایط از قبل گرفته بود.

در ماشین را باز کرد و یک پایش را گذاشت بیرون ماشین. آمد که با پای بیرون نیرویی وارد کند و کامل از ماشین خارج بشود، دید شانه‌اش انگار میخ شده و تکان نمی‌خورد. شانه‌اش را گرفته بود و نمی‌گذاشت پیاده شود. لباسْ سبز برگشت و رفت سمت دیگر.

ادامه ی مطلب

حسین پارتی

فوتبال

شب بود با دوستم «خ» داشتیم می‌رفتیم فوتبال، خیابان‌ها از هفته قبل شلوغ‌تر بود. حدس می‌زنم به خاطر محرم باشد. هرچند که تازه روز اول محرم است. در راه چند تکیه تمیز و مرتب می‌بینیم. خ می‌گوید هیئت‌های پایین شهر از بالا شهر معمولا از هر نظر بهتر هستند.

ده دقیقه دیر رسیدیم. سریع لباس‌ها را عوض کرده و یارکشی کردیم. تازه با این گروه فوتبال بازی می‌کنم، به جز خ که خیلی وقت است با هم فوتبال می‌رویم و یکی دو نفر دیگر که در این چند جلسه شناختمشان بقیه را نمی‌شناسم.

بازی اول را باختیم آمدیم بیرون. معمولا بعد از بازی نمی‌توانم یک جا بایستم یا بنشینم. کنار زمین راه می‌روم تا کمی بدنم آرام بگیرد. خ و یکی دیگر که خیلی نمی‌شناسم در حال صحبت کردن هستند. حین راه رفتن به آن‌ها نزدیک می‌شوم دیگری دارد به خ می‌گوید که بچه‌ها نیامدند یکی مصدوم شده بقیه هم رفته‌اند حسین پارتی. خ نیشخندی می‌زند. من هم در دلم می‌خندم.

ادامه ی مطلب

همه اعتراض‌ها جرمن

آخرین نوشته‌ام برمی‌گردد به ۱۷ آبان. درست یک هفته قبل از اعتراضات آبان که جرقه شروعش افزایش قیمت بنزین بود. و در ادامه کشته شدن مردم، خاموشی اینترنت و … پس از ۲۴ آبان نمی‌توانستم نوشتن را با مطلبی غیر سیاسی از سر بگیرم. نمی‌شد.

آبان، بنزین، اینترنت، هواپیما

متن یا طرح نوشته‌ای به نظرم نمی‌رسید، حتی در حدی که مرا راضی به شروع نوشتن کند. خیلی سخت می‌توانم آن طور که برایم قابل قبول است حول این موارد بنویسم. اتفاقات پی در پی بعد از آن هم کمکی نکرد. تصاویر اعتراضات، واکنش مقام‌های رسمی به آن، مقدمات انتخابات مجلس، کشته شدن قاسم سلیمانی، زدن هواپیما با موشک، ماجراهای بعد از زدن موشک، …

الان هم که کرونا و البته به لحاظی که من قبلی‌ها را مد نظر دارم با موارد قبلی قابل مقایسه نیست.

رژیم حاکم هنوز اعلام نکرده چند نفر را در ماجرای تظاهرات آبان کشته و در مجموع چند نفر کشته شده‌اند.
در مورد شلیک به هواپیما توضیح و پیگیری‌ای انجام نشده.
رد صلاحیت‌ها هم که …

جای توجیه نمانده

در مجموع به نظر من جای توجیه بسیار کمی برای دفاع اخلاقی از حکومت جمهوری اسلامی مانده. این را در صحبت‌ها با افراد مدافعی که به نظرم معقول هستند هم می‌بینم.

قبلا در موضع‌گیری در رابطه با حکومت و وظیفه اخلاقی افراد نسبت به آن به محدوده تعلیق(محدوده‌ای که قضاوتم را به تعلیق در می‌آورم) وسیعی قائل بودم. اما الان محدوده تعلیقم بسیار کوچک است.

مشخصا به نظرم کار کردن در مجموعه خبرگزاری صدا و سیما و مجموعه سپاه به جد غیر اخلاقی‌ست. سپاه به عنوان بازوی سرکوب حکومت و خبرگزاری صدا و سیما با نداشتن دغدغه‌ای نسبت به حقیقت و تلاش برای پوشاندن و کمک به ادامه یافتن حکومتی که عامل درد و رنج بسیاری است.

چه باید کرد؟

سایت آسو کار جالبی انجام داده. یک پرونده درست کرده با عنوان همه ایران‌ها در آن افراد مختلف چشم‌اندازشان از ایران را نوشته‌اند. ایده به نظرم بسیار جالب است. شفاف شدن چشم‌اندازها کمک می‌کند خودمان بهتر چشم‌اندازمان را ارزیابی کنیم، به پیدا کردن راه‌های رسیدن به چشم‌انداز کمک می‌کند و به اشتراک گذاشتنشان کمک می‌کند به نقد آن‌ها و هم شکل‌گیری تصویر مشترک.

هرچند ایده آسو جالب بود و تعداد چشم‌اندازهای ترسیم شده قابل توجه، اما محتواها به نظرم کیفیت لازم را نداشتند. تفصیل و دقت نوشته‌ها کم بود. من تنها کمی این نوشته از آقای حسین رئیسی را پسندیدم. با برخی از نویسندگان آشنایی کمی داشتم و مطالب آن‌ها را در جاهای دیگر خوانده بودم، اما نوشته همان افراد هم کیفیت مورد انتظار را نداشتند.

ادامه ی مطلب

فیلترینگ و راهپیمایی اربعین

سه‌شنبه، چهارشنبه و پنج‌شنبه هفته پیش بین ۲۴-۳۰ ساعت مشغول بالاآوردن یک مدیاسنتر(Media Center) روی رزبری پای(Raspberry Pi) بودم، که مثلا بتوانم به صورت استریم فیلم، سریال … ببینم و دیگر لازم نباشد برای دیدن ویدئوهایم روی سیستم‌های دیگر آن‌ها را با فلش جابجا کنم.

در نهایت به نظر موفق شدم، البته هنوز باید مدتی بگذرد و استفاده کنم ببینم آنچه می‌خواستم شده یا نه.

نکته اینجاست که اگر فیلترینگ جمهوری اسلامی نبود، در ابتدا حتی شاید به انجام این کار هم نمی‌رسیدم. چون قبل از این مدتی از Plex استفاده می‌کردم و مقدار خوبی از مشکلاتم را حل می‌کرد. اما یک مرتبه سایت آن فیلتر شد. حالا هم کاری که می‌شد در ۴-۵ ساعت انجام شود، ۲۴-۳۰ ساعت طول کشید به خاطر انواع فیلترینگ‌ها و تلاش من برای دور زدنشان تا تأثیر کمتری در کیفیت بگذارد.

تقلا برای دور زدن فیلترینگ باعث شد منی که اکثرا صدا و سیما نمی‌بینم مگر اینکه فردی دیگر از اعضای خانواده در حال مشاهده باشد و حتی در این صورت هم بعد از مدتی فرار می‌کنم یا تلویزیون را خاموش، مدت بیشتری مخاطب برنامه‌های تلویزیونی به خصوص اخبار باشم.

ادامه ی مطلب