پرندگان خانه

یادم نیست که مادرم از کی شروع کرد به غذا ریختن منظم در بالکن. ولی یادم می‌آید که از یک جا به بعد پرنده‌ها شروع کردند یواش یواش آمدن. کمی گذشت تا آمدن یک کفتر توجهمان را جلب کرد. به نظرمان زیبا و جالب می‌آمد و او هم تقریبا هر روز سری به ما می‌زد.

من شخصا به حیوانات تا حدی علاقه دارم. به اسب، سگ و گربه خیلی بیشتر ولی از بقیه هم خوشم می‌آید. روزهایی که مادرم نبود معمولا من غذای پرنده‌ها را می‌ریختم.

ادامه ی مطلب