در بازخوانی استدلالی که در نوشته قابل جمع نبودن اختیار و علیت آورده بودم اشکالی به نظرم رسید که آن را اصلاح کردم(اگر قبلا خواندهاید شاید بهتر باشد دوباره نگاهی بیاندازید).
خلاصه آنکه من در مورد t1 گفته بودم: «در زمان t1 قرار است تصمیم بگیریم که چای را برداریم یا نه.» و در مورد زمان دوم: «t2 زمانی است که ما تصمیمان را گرفتهایم و یا چای را برداشته یا برنداشتهایم.» t2 را زمانی گرفتهام که عمل برداشتن یا برنداشتن چای انجام شده. در حالی که به نظرم درستتر است t2 زمانی باشد که تصمیممان را گرفته باشیم که چای برداریم یا نه؛ اختیار هم بیشتر در مورد تصمیم معنا پیدا میکند به این معنا که اختیار داریم تصمیم بگیریم که چای بخوریم یا نه. اگر تصمیم گرفتیم چای بخوریم ولی به هر دلیل نشد، همچنان تصمیمان اختیاری بوده ولی بنابر دلایلی به عمل مورد نظر نرسیده.
اما اگر اختیار و علیت با تعریفهایی که شد قابل جمع نیستند. اختیار چگونه و با چه تعریفی از علیت قابل جمع است.
به نظرم اگر تصمیمی گرفتیم و گرفتن آن تصمیم علتی نداشته باشد میتوان گفت اختیاری بوده. مثلا در مورد مثال چای، اگر من تصمیم به برداشتن چای گرفتم و آن را برداشتم؛ حال کسی از من بپرسد تو که چای دوست نداری و اصلا نمیخوری چرا چای را برداشتی و من بگویم تصمیم گرفتم چای را بردارم و برداشتم. اما تصمیمم دلیل خاصی نداشت. خواستم و برداشتم و این خواستنم علتی نداشته. اینجا علیت مطابق آن تعریف نقض شده و ما زنجیرهای از علت و معلولها نداریم، بلکه این زنجیره میتواند در نقاط مختلف قطع شود و به نظر علیت با این تعریف(اگر بتوان دیگر به آن گفت علیت) با اختیار تعارضی ندارد. چرا که قبل از تصمیم گرفتن دو آینده ممکن(تصمیم به برداشتن و تصمیم به برنداشتن) وجود دارد.
حالا در همین مثال اگر من در پاسخ به چرایی برداشتن چای بگویم تشنهام بود، اینجا آبی در دسترس نیست و برای رفع تشنگی راه دیگری جز تصمیم به نوشیدن چای نداشتم. به نظرم اینجا تصمیم اختیاری نبوده و صرفا در حد حل یک معادله است. در واقع اینجا از اختیار استفاده نکردیم.
به نظر تصمیمات اختیاری نوع یک خیلی متداول نباشند و در واقعیت ماجرا صفر و یکی نباشد. به این صورت که یک تصمیم اختیاری باشد دیگری مکانیکی بلکه در تصمیم هر دو تا حدی سهیم باشند. برخی تصمیمات به حل معادله شبیه باشند برخی از جنس این تصمیم را گرفتم چون خواستم.
فکر میکنم این اختیاری که نشان دادم فضا را برای مسئولیت هم باز میکند. اگر میگویم این تصمیم را گرفتم چون خواستم. در واقع خواستم این تصمیم را بگیرم. حالا مسئولیتش هم کاملا با من خواهد بود.
البته ابتدا باید دید تعریف جدید از علیت معقول است؟ شاید مشکل تعارض اختیار و علیت از اختیار باشد و باید تعریف اختیار را عوض کنیم، یا قبول کنیم به آن معنا اختیاری وجود ندارد. ولی همچنان این اختیار و علیت هم برای من خیلی روشن نیست. اینکه تصمیم اختیاری چگونه میتواند طیف باشد یا اصلا این طور هست که ما تصمیمی بگیریم و بگوییم دلیلی نداشته، فقط آن را خواستهایم و واقعا دلیلی نداشته باشد. شاید خودمان دلیلش را ندانیم ولی دلیلی(مثلا وراثت یا محیطی) وجود داشته باشد.