مغالطه شیب لغزنده – این‌ها می‌خواهند لخت شوند

در فضای ایران وقتی صحبت از آزادی پوشش و به طور خاص حجاب اختیاری می‌شود، یکی از استدلال‌های برخی مخالفان این است که اگر استدلال مدافعان را دنبال کنیم لخت شدن هم مشکلی نخواهد داشت یا اگر این حد از آزادی پوشش داده شود در ادامه به وضعیتی می‌رسیم که برهنگی یا نزدیک به برهنگی هم مشکلی نخواهد داشت.

در این نوشته به طور خاص با آزادی پوشش و حواشی آن کاری ندارم بلکه می‌خواهم کمی در حواشی مغالطه شیب لغزنده بنویسم و بگویم که استدلال اگر چه جزییاتی نداشته باشد می‌توان گفت که مغالطه شیب لغزنده صورت گرفته.

در حاشیه اضافه کنم که من شخصا مشکلی در لخت شدن نمی‌بینم. البته به صورت جدی هم استدلال مخالفان را پیگیری نکرده‌ام. در حد مطالعه عمومی و اینکه چرا در برخی کشورهای اروپایی برهنگی جرم‌انگاری شده و در چه حد این قانون پیگیری می‌شود.

مغالطه شیب لغزنده یعنی چه؟

به نظرم تعریف ویکی‌پدیای صفحه شیب لغزنده خوب است. «استدلالی است که در آن یکی از طرفین ادعا می‌کند که قدمِ اولِ برداشته شده، هر چقدر هم که به نسبت کوچک و کم اهمیت باشد، می‌تواند باعث بروز زنجیره‌ای از اتفاقات شود که در نهایت سبب پیامدی بزرگ (معمولاً منفی) می‌شود.»

استعاری بخواهم مغالطه شیب لغزنده را توضیح بدهم اینطور می‌شود فرض کنید بالای یک سطح شیب‌داری هستیم و یک توپی را نگه داشته‌ایم. حالا می‌خواهیم توپ را رها کنیم چند متر که از شیب پایین‌تر رفت آن را دوباره نگهداریم. اما فردی می‌گوید توپ را رها نکن که اگر بکنی آن را نمی‌توانی نگهداری مگر در انتهای شیب.

رفع مغالطه

اشکال این استدلال کجاست که به آن می‌گوییم مغالطه؟ اشکال اینجاست که برای رفع مغالطه استدلال کننده باید نشان دهد چرا نمی‌توان زنجیره اتفاقات را قطع کرد چرا نمی‌توان توپ را وسط شیب دوباره نگه داشت. اگر بتواند این را نشان بدهد آنگاه مشکل برطرف می‌شود.

مثلا فرض کنید گروهی استدلال کنند که بهتر است ممنوعیت خرید و فروش تریاک برداشته شود. در مقابل گروهی در مخالفت استدلال کنند که نه، نباید این ممنوعیت برداشته شود اگر ممنوعیت خرید و فروش تریاک را برداریم خرید هر نوعی از مواد مخدر آزاد خواهد شد. این استدلال درست نخواهد بود مگر اینکه به آن گزاره‌های دیگری اضافه شود که نشان دهد چرا برداشتن ممنوعیت خرید و فروش تریاک منجر خواهد شد به آزاد شدن خرید و فروش تمامی انواع مواد مخدر. انتظار هم این نیست که دقیقا نشان داده شود به طور قطعی این اتفاق نتیجه غیر قابل اجتناب اقدام ابتدایی خواهد بود. مثلا می‌توانند بگویند امکان عملی تشخیص سایر مواد مخدر از تریاک برای مجری قانون بسیار کم است. یا منطق قانون ایجاب می‌کند که همه مواد مخدر شامل آن شوند نه فقط تریاک.

ما معمولا اول سطح شیب‌دار نیستیم

اشکال دیگری که من معمولا در این نوع استدلال‌ها می‌بینم این است که گویی این پیش‌فرض گرفته می‌شود که وضعیت کنونی چنان است که گویی توپ ابتدای سطح شیب‌دار است. در حالی که به نظرم اکثر مواقع اتفاقا توپ را در همان وسط‌های سطح شیب‌دار نگه داشته‌ایم و دلیلی ندارد مقداری بالاتر یا پایین‌تر نتوانیم آن را نگه داریم. مثلا در مثال قانون پوشش بالاخره حدی از آزادی پوشش در ایران وجود دارد. اینطور نیست که برداشته شدن حجاب اجباری اولین قدم در آزادی پوشش باشد. با این حال اگر بتوان با استدلال نشان داد وضعیت کنونی وضعیت خاصی است به این نحو که از اینجا به بعد وارد تسلسلی می‌شویم که ناگزیر تا انتها جلو خواهیم رفت، آنگاه از این جهت نمی‌توان به استدلال ایراد گرفت.

پی‌نوشت: مغالطه پهلوان پنبه

من شخصا به نظرم می‌رسد که جدی‌ترین مغالطه در عرصه عمومی، مغالطه پهلوان پنبه است. این مغالطه به طور خلاصه یعنی رد کردن ضعیف‌ترین نسخه از یک استدلال. یا رد کردن صورت کاریکاتوری آن. اینجا هم به نظرم بد نیست اشاره کنم جمله و گزاره‌ای که معمولا برجسته می‌شود را می‌توان به راحتی با انواع مغالطه‌ها از جمله همین مغالطه شیب لغزنده رد و یا نقد کرد. اما خود همین رد یا نقد معمولا مصداق مغالطه پهلوان پنبه است. مثلا گزاره‌ای را می‌گیریم و می‌گوییم مغالطه شیب لغزنده اتفاق افتاده اما توجه نمی‌کنیم که فرض‌ها و پیش‌فرض‌های حتی شاید تصریح نشده‌ای وجود دارد که استدلال را از مصداق مغالطه شیب لغزنده خارج می‌کند. تأکید می‌کنم بر تصریح نشده، چون به نظرم در نقد و رد استدلال باید برای مشخص کردن گزاره‌های تصریح نشده هم تلاش کرد و حالا نه اینکه قوی‌ترین نسخه استدلال بلکه حداقل نسخه‌ای از آن را نقد کرد که کاریکاتوری نباشد.

دیدگاهتان را بنویسید