سال ۹۶ اولین سال این وبلاگ بود، قبلا هم تجربه چند وبسایت و وبلاگ داشتم اما هیچکدام شامل نوشتههای شخصی خودم نمیشدند. از این نظر اولین سال وبلاگ نویسی شخصی من هم هست. فروردین سال پیش بود که تصمیم گرفتم در فضای اینترنت بیشتر بنویسم. به طور مشخص هم چند قالب را انتخاب کردم. وبلاگ، گودریدز، متمم و اواسط سال توییتر را هم اضافه کردم. نتیجهاش چه شد؟ در هر چهار قالب هدفم رسیدن به یک کمیت مشخص بود. وبلاگ و توییتر خوب پیش رفتند و راضی هستم اما از گودریدز و به خصوص متمم نه، به مقداری که میخواستم نرسیدم.
در سالی که گذشت ۱۰۳ پست نوشتم. آن اوایل نوشتن خیلی سخت بود، الان هم همچنان سخت هست ولی بهتر از گذشته، حداقل شروع نوشتن راحتتر شده. اوایل به زور به ۴۰۰ کلمه میرسیدم الان به خودم میآیم میبینم ۳۰۰ کلمه نوشتهام و همچنان حرف دارم. اما برنامه امسال چیست؟ فعلا با تأکید بر کمیت در همین چهار قالب خواهم نوشت. در مورد وبلاگ سعی میکنم بیشتر، بلندتر و کمی منظمتر بنویسم. هنوز خودم را در وبلاگ نویسی پیدا نکردهام، مرزها و سبک نوشتنم مشخص نیست، حتی مطمئن نیستم برای چه مینویسم.
از نوشتن که بگذریم میرسیم به کتاب، من کتابهایم را با گودریدز مدیریت میکنم و به همین دلیل سال کتابیِ من میلادی است و منظورم از سال قبل در زمینه کتاب میشود ۲۰۱۷، تقریبا سه ماه با سال جدید شمسی فاصله دارد. از یک نظر بد هم نبوده اینکه سال بعضی چیزها و برنامه و بررسی آن در زمان دیگری انجام میشود باعث میشود در سال نو به ارزیابی همه چیز نپردازم. همچنین دلیلی شد برای اینکه یک پیش ارزیابی از خودم داشته باشم.
سال قبل ۱۲۲ کتاب خواندم. قصد داشتم بیشتر بخوانم چون از اول میدانستم سال خلوتی خواهم داشت، اما نشد. حالم از لحاظ روانی خوب و پایدار نبود. اما همینهایی که خواندم هم بد نبودند، کتابهای خوبی بینشان بود. در مجموع متنوع خواندم با کمی رگهی پررنگتر فلسفه دین(میتوانید لیست کتابها را اینجا ببینید). امسال قصد دارم و شروع هم کردهام که بیشتر رمان بخوانم فعلا از روی لیست صدتایی امیرخانی شروع کردم ولی دربندش نخواهم ماند مگر اینکه خیلی خوش بگذرد.
از نوشتن بگذریم برویم سراغ بقیه، ۹۶ برای من سال چند تصمیم جدی بود و اصلیترین درگیریام همین تصمیمها بودند. در همهشان انتخابم را کردم اما هنوز برخی عملیاتی نشدهاند، اصطلاحا executeشان نکردهام. چند ماه اول ۹۷ را به عملیاتی کردن آنها مشغول میشوم. مثلا یکی از آنها کار است، امسال مشغول به کار خواهم شد(نه به صورت جدی). یکی دیگر دانشگاه است، بالاخره بعد از ۶ سال و نیم دانشگاه را تمام کردم و هنوز معلوم نیست مدرکش(کارشناسی) را بگیرم. یکی از تصمیماتم این بود که برای ارشد اقدام نکنم. انتخابهایم زندگی متفاوتی را ساخته و در حال ساختن است، تلاش میکنم در مدل زندگی جدیدم آرام آرام غرق بشوم.