میشل فوکو از جمله افرادی هست که خیلی دوست دارم در مورد خودش و نظراتش بخوانم و تا حالا نتوانستهام. چرا؟ چون برخی نظرات و افراد هستند که احساس میکنم آمادگی لازم برایشان را ندارم، فوکو و آثارش هم جزو آن دسته است. چند ماه پیش دوباره با او به طور اتفاقی برخورد کردم. یک قسمت از مصاحبه فوکو را دیدم که گفته بود:
احساس نمیکنم که ضرورت دارد بدانم دقیقا که هستم. انگیزه و علاقه اصلی در زندگی و کار تبدیل شدن به فردی است که در ابتدا نبودهایم.
از این جمله ایده گرفتم. بیخیالِ الان، فردا میخواهی چه باشی؟ بشوی؟ این نگاه که من بعد از خواندنش، احساس میکردم چقدر با آن همدلم. کمک کرده و میکند پیش بروم. کمتر گیر کنم و درجا بزنم. دیگر لازم نیست خودت را جدا کنی ببینی کی هستی؟ چه هستی؟ که برای من خیلی هم سخت بود. اما چه میخواهی بشوی، سؤال راحتتری است. چون جوابش میتواند این باشد: دوست دارم سال بعد این باشم، دوست دارم این طور بشوم. از جنس دوست داشتن است، اما نمیتوان در پاسخ چه کسی هستم گفت دوست دارم الان این باشم، اینی که هستی ساخته شده، الان آماده است. فقط میتوانی بشکافی و توصیف کنی چه هست. آینده را میتوانی بسازی، میتوانی در مورد نقشهات صحبت کنی. علاوه بر این که سؤال راحتتری است، جنبش هم میدهد. هر موقع گیر کردی یک نگاه میکنی به فردی که میخواهی بشوی و راه میافتی، شاید هزار راه اشتباه بروی اما نور را میبینی میتوانی نزدیکش بشوی. اگر رسیدی فرد جدیدی ترسیم میکنی و دوباره به همان ترتیب دنبالش میافتی.
شاید بتوان اشکال کرد که با این نگاه همواره معطوف به آینده هستیم، از الان میمانیم. بله شاید. اما به نظرم این بیشتر در حالتی اتفاق خواهد افتاد که خودِ آینده را با داشتهها ترسیم کنیم، آنچه من حرف فوکو میفهمم این نیست که میخواهم تبدیل به کسی بشوم که چیزهایی داشته باشد، مسأله بودن است اینکه خود جدید چگونه باشد. به این ترتیب خود مسیر شدن هر لحظه موضوعیت دارد. مسیر شدن لذت بخش است. :d حس میکنم این چند جمله آخر کمی تخیلی شد. خلاصه که به نظرم حال هم از دست نمیرود. اگر نتوانی حرکت کنی، حال به چه دردی میخورد؟ بخصوص اینکه احتمالا آنچه میخواهیم بشویم از جنس علاقه است، به این منِ آینده علاقه داریم. این خودش مسیر لذت بخش میسازد. برای خودم هم زندگی یک مسیری است که شاید بتوان از این مسیر لذت برد وگرنه من هدف خاصی پیدا نکردهام، بلکه ساختن خودهای جدید در آینده بتواند مرا حرکت دهد و این شدن، مسیر زندگی را قابل تحمل کند.