در پاسخ به دوستی که در کامنت برای من نوشته بود: با این حجم مطالعه و وقت گذاشتن و جستجوی علم و دانش و فلسفه، جز از دست دادن دین و ایمان و باورها و بیوفایی به سنتها و ارزشها و از دست دادن چارچوبها و از بین رفتن هویت و پوچ شدن و هیچ شدن به چه دست یافتهای میخواهم بگویم:
ترجیح میدهم تمام عمرم را با یک پرسش خوب زندگی کنم تا یک پاسخ بد!
این یکی از پستهای وبلاگ قدیمی محمدرضا شعبانعلی با نام برای فراموش کردن است. وبلاگ درحال حاضر موجود نیست اما فایل PDF پستهای وبلاگ قدیمی را میتوانید با جست و جو در وبلاگ کنونیاش پیدا کنید. میخواهم در مورد این سوال و پاسخ ایشان بنویسم و پیشاپیش میدانم مصداقی از هر کس از ظن خود شد یار من خواهم بود.
حقیقتا من حجم مطالعه زیادی ندارم، وقت و جستجویی که میکنم هم کم است اما من هم دین و ایمان و باورهای قبلی خودم را از دست دادهام و تا درجاتی هم با پوچ شدن، هیچ شدن و از بین رفتن مواجهه داشتهام. نمیدانم حد مواجهه من چقدر بوده و به نسبت چقدر بالا یا پایین است اما میتوانم بگویم همین حد هم برایم سنگین و سخت بوده و هست. به طوری که به زحمت بار وجود خودم را جابهجا میکنم. اما به چه دست یافتهام و ترجیحم چیست، میان زندگی با یک پرسش خوب یا یک پاسخ بد؟
باید بگویم نمیخواهم با یک پاسخ بد زندگی کنم و به گمانم، تأکید میکنم به گمانم چون واقعا هنوز در حال دست و پنجه نرم کردن با سوال زندگی هستم، و در ابتدای راه، بله به گمانم در مقام انتخاب میان زندگی و عدم که خود این مقام و جمله هم دارای تناقض است. در این مقام عدم را برگزینم. حالا که به هر ترتیب درون زندگی افتادهام، آن را ادامه میدهم و این ادامه دادن در عین رویارویی با پوچی و هیچ شدن را به زندگی با پاسخهایی که به نظرم بد هستند ترجیح میدهم. البته این ترجیح، خیلی از جنس ترجیح خوب بر بد نیست.
در بازی و فریبهای زندگی شرکت نخواهم کرد، به سنتها و ارزشها در حد توان بیوفا خواهم بود و چارچوبهایی که ساخته را نخواهم پذیرفت.
1 comment / نظر خود را در زیر وارد کنید