مقدمه: قسمت پنجم از سری مطالب ترجمه مقالهی بچه دار شدن اخلاقی نیست.
- قسمت اول
- قسمت دوم
- قسمت سوم
- قسمت چهارم
- قسمت پنجم
- قسمت ششم – جمعبندی
اگر هر گونه دیگری مانند انسان سبب این چنین خرابیهایی میشد، ما فکر میکردیم به وجود آوردن عضوی جدید از این گونه اشتباه است. به وجود آوردن عضوی جدید از انسانها هم باید با همین معیار قضاوت شود.
این بدین معنی نیست که یک قدم دیگر هم برداریم و به ریشهکن کردن انسانها از میان انواع گونهها اقدام کنیم، به عنوان راه حل نهایی. اگرچه انسانها به شدت مخرب هستند، اقدام برای ریشه کردن این گونه باعث آسیب و رنج قابل توجهی خواهد شد و اشتباه بودن قتل را نقض خواهد کرد. همچنین ممکن است برعکس نتیجه بدهد و باعث تخریب بیشتری از آنچه قرار بود جلوی آن را بگیرد بشود، مانند کارهای تندی که آرمانشهرگراها کردهاند.
استدلال غیر نوع دوستانه انکار نمیکند که انسانها میتوانند علاوه بر آسیب زدن کارهای خوبی هم بکنند. با این حال، با توجه به حجم آسیب به نظر میرسد احتمال اینکه کفهی خوبیها سنگینی کند کم است. ممکن است افرادی باشند که بیشتر خوبی بکنند تا آسیب، ولی با در نظر گرفتن انگیزه خود فریبی در این موضوع، زوجهایی که به تولید مثل فکر میکنند باید فوقالعاده مشکوک باشند به اینکه فرزندی که به دنیا میآورند یک استثنای کمیاب خواهد بود.
همانگونه که، افرادی که یک حیوان همنشین میخواهند باید یک سگ یا گربه ناخواسته را بگیرند به جای به وجود آوردن حیوانات جدید، آنهایی که میخواهند فرزند بزرگ کنند باید به جای تولید مثل کسی را به فرزندی قبول کنند. معلوم است که بچهها ناخواسته به اندازهای نیستند که همهی آنهایی را که میخواهند پدر مادر شوند راضی کنند و حتی کمتر خواهند بود اگر آنهایی که بچه ناخواسته به دنیا میآورند تولدستیزی را قلبا قبول کنند. با این حال، تا زمانی که بچه ناخواسته وجود دارد، وجود آنها دلیل دیگری است بر علیه تولید مثل.
بزرگ کردن بچه، چه بیولوژیک باشد چه به فرزندی قبول کرده باشید، میتواند رضایت بیاورد. اگر تعداد بچههای ناخواسته روزی به صفر رسید، تولدستیزی برای افرادی که منع اخلاقی به وجود آوردن فرزند را پذیرفتهاند، منجر به محرومیت از این مزیت میشود. ولی این بدین معنی نیست که باید تولدستیزی را رد کنیم. پاداش و لذت پدر مادر شدن بر آسیب جدیای که تولید مثل به بقیه وارد خواهد کرد غلبه نمیکند.
سوال این نیست که آیا انسانها منقرض خواهند شد، بلکه این است که چه زمانی منقرض خواهند شد. اگر استدلالهای تولدستیزی درست باشند، در شرایط برابر بهتر خواهد بود که این اتفاق زودتر بیفتد، چرا که هر چه زودتر اتفاق بیفتد، از رنج و بدبختی بیشتری جلوگیری میشود.
پینوشت: ترجمه این مقاله تمام شد، احتمالا یک قسمت هم خودم در مورد این مقاله و موضوع خواهم نوشت.
ممنون از وقتی که گذاشتید