قبلا در متمم توجهم جلب شده بود که برای امتیاز دادن به نظرات یا تمرین دیگران، دکمهای هست با عنوان «آموزنده بود». همچنین مثلا شما میتوانید بگویید که از فلان مبحث یا موضوع خوشتان میآید و مایل به پیگیری آن هستید. آنجا هم دکمهای قرار داده شده با عنوان «این مبحث در حوزه علاقه من قرار دارد». اخیرا دقت کردهام که برای امتیاز دادن، عنوان دکمه در همه قسمتها یکسان نیست. در اکثر موارد همان آموزنده بود است اما در برخی مطالب مانند زنگ تفریحها یا اخیرا در مورد فهرست کتابهای پیشنهادی برای نمایشگاه کتاب عنوان آن «خوب بود» است. اینگونه دقتهایی که شاید به ظاهر کوچک به نظر میرسند اما نشان دهنده فلسفه شما هستند از سمت متمم برای من تعجب آور نیست. ولی من را یاد فکرها و ماجراهای سه، چهار سال پیش خودم انداخت.
سه چهار سال پیش من وبسایتها و منابع زیادی را دنبال میکردم و هر هفته علاوه بر وقتی که صرف خواندن مطالب وبسایتها میکردم، مقدار زیادی از وقتم صرف رد شدن از مطالبی میشد که مورد علاقهام نبودند. انتخاب کردن مطالبی که مورد توجهم بود از میان مطالب بسیار باعث شد به این فکر کنم چطور میتوانم این مشکل را از پیش روی خودم برداردم. آن موقع من از خوراکخوانهایی(Feed reader) مانند گوگل ریدر مرحوم، فیدلی و … استفاده میکردم. اولین راه حلی که امتحان کردم کم کردن تعداد منابع(که در خوراکخوان میشد Feedها) و جایگزینی منابع دیگر به نحوی که درصد بیشتری از مطالب منبع جدید مورد توجهم باشد که این راه شکست خورد، چون منابع جدیدی که اکثر مطالبشان را من بخواهم پیدا نکردم و حذف منابع دیگر هم باعث میشد مطالبی را که برایم ارزش داشتند از دست بدهم.
راه حل بعدی استفاده از اپلیکیشنهایی بود که به نظر میرسید بتوانند در این زمینه کمک کنند. اپلیکیشن Flipboard و Zite را مدتی امتحان کردم که هر دو نتوانستند آنچه میخواهم را انجام بدهند. به غیر از اینکه زبان فارسی را به خوبی پشتیبانی نمیکردند مشکل اصلی این بود که آنها به هدف سپری کردن کمترین زمان داخل اپلیکیشن ساخته نشده بودند. من پلتفرمی(platform) میخواستم که مطالب مورد علاقهام را بتواند تا حدی تشخیص دهد و بیش از آن من را به ماندن در برنامه ترغیب نکند.
حل نشدن مسأله و پرورده شدن ایدهاش طی این مدت باعث شد تصمیم بگیرم خودم با نوشتن یک وباپلیکیشن مشکلم را حل کنم، مسأله تازه برایم جذاب شده بود و ایدههای زیادی حول آن به ذهنم میرسید. دست به کار شدم و در همان طراحی اولیه بیشتر که دقت کردم فهمیدم یکی از مشکلات اپلیکیشنهایی که امتحان کردم، واکنشی است که آنها به دکمه لایک(Like) یا مثلا «پسندیدم» دارند. تفاوت کمی احساس کردم بین لایک فیسبوک و دکمه از این خبر خوشم آمد(یادم نمیآید عنوان دکمه چه بود) در این اپلیکیشنها. لایک کردن در فیسبوک و شبکه اجتماعیهای مشابه دیگر بیشتر شبیه «خال کردم» و «باحال بود» هست اما در مورد مشکل من دکمهای میخواستم که پیامش در مایههای «آهان حالا بهتر میفهمم»، «عه پس اینطوری هست». یک نوعی حس روشن شدگی لازم داشتم القا شود، در طرح اولیه هم دکمه آخر یک لامپ شد که وقتی روی آن کلیک میکردی روشن میشد.
شاید فکر کنید که آن قدرها هم موثر نیست و ممکن است درست بگویید چون من درستی آن را آزمایش نکردهام فقط حدس میزنم. به نظرم هم روی کاربری که میخواهد امتیاز بدهد مؤثر است هم وقتی به نحوی به کاربر نشان میدهیم فلان مطلب این مقدار امتیاز گرفته. به خصوص وقتی به جای شکل از نوشته(مثلا آموزنده بود) استفاده میشود، کاربر متوجه میشود اینجا فرقی هست وقتی هم که کاربر پرامتیازترین مطلب را میبیند چیزی که برای او احتمالا تداعی میشود این است که این تعداد کاربر از این مطلب نکته جدیدی فهمیدهاند. در کنار این دو منتشر کننده مطلب متوجه خواهد بود ارزش مطلب او یا حداقل یکی از مؤلفههای آن، این است که چقدر به فهم بهتر خواننده کمک خواهد کرد نه این که کاربر چقدر با آن حال میکند.
گذشت و من به دلایلی ایدهام را ادامه ندادم هر چند که مشکلم هنوز سر جایش است ولی منابعی که دنبال میکنم به قدری کم شدهاند که رد کردن مطالبی که نمیخواهم وقت کمی میگیرد. اما وقتی دیدم متمم از دکمه «آموزنده بود» استفاده میکند، برایم جالب بود که آنها هم به هر دلیلی و شاید مشابه ،این دقت را دارند حالا که میبینم دکمه همه جا عنوانش «آموزنده بود» نیست و در برخی موقعیتها «خوب بود» است، حس خوبم به متمم بیشتر شده.