مدتی هست که بین حرفها و نوشتههای روزمره مردم، فساد یک واژه پرتکرار و نسبتا کلیدی شده. و البته این ارزیابی از مشاهدات خود من هست، شاید اشتباه کنم و فساد آن قدرها هم پرتکرار نشده باشد. در هر حال این در آنچه میخواهم بگویم تأثیری ندارد.
بگذریم از اینکه درصدی از این فساد، فساد کردنها برای توجیه و بهانه انجام دادن کارهایی است که بدون ایجاد این جو امکانش نیست. در واقع میشود دید که با واژه و مفهوم فساد هم برخی فساد میکنند.
خوب بود اگر میتوانستم کمی مفهوم فساد و فساد کردن را دقیقتر کنم، اما سواد و فهمش را ندارم، فعلا بگذارید با همین مفهوم دم دستی جلو برویم.