در آمریکا یک مجموعه ایدهها و افرادی وجود دارند که تحت عنوان Tech Right طبقه بندی میشوند. برای معادل فارسی آن من از راستگرایان فناوری اطلاعات استفاده میکنم. این افراد در انتخابات اخیر آمریکا به طور جدی از ترامپ پشتیبانی کردند. ایلان ماسک از جمله افراد مشهور راستگرایان فناوری اطلاعات است که از ترامپ حمایت جدی کرد و در حوزه عمومی بسیاری او را میشناسند. در انتخابات ۲۰۱۶ هم پیتر تیل (از همین گروه) از ترامپ حمایت کرد. تیل در حوزه عمومی به خصوص در جهان کمتر شناخته شده است.
ادامه ی مطلبShowing all posts in سیاست
تحریمِ خارجی نمیتواند بخشی از راه حل باشد
گروهی از ایرانیان هستند که باور دارند تحریمهای اقتصادی خارجی یکی از ابزارهایی است که میتوان برای سرنگونی جمهوری اسلامی استفاده کرد. منظورم از خارجی یعنی آنهایی که توسط دولتهای خارجی اعمال میشود. و منظورم از اقتصادی مختل کردن و تلاش برای به حداقل رساندن روابط اقتصادی جمهوری اسلامی با دیگر کشورهاست. از جنس تحریمهایی که ابتدا دولت اوباما بر علیه ایران شکل داد و سپس ترامپ با خروج از برجام آنها را بازگرداند.
مقدمه
بعد از جنبش زن، زندگی، آزادی در یک سری موارد برای اولین بار و در برخی برای بار دوم سعی کردم فکر و مطالعه کنم. به شکل قابل توجهی حداقل برای خودم، نظرم در برخی موارد تغییر کرده. قصد دارم نظر خودم را در این مواردی که مطالعه و فکر کردم اینجا بنویسم. در این نوشته میخواهم در مخالفت تحریمها به عنوان یک راه حل برای رسیدن به نظام مطلوب در ایران استدلال کنم (قاعدتا در سطح توان و اطلاعات محدود خودم).
ادامه ی مطلبیادداشتی بر نوشتههای انقلاب ما از امیر خادم
امیر خادم بعد از ماجرای کشته شدن مهسا امینی، همان اوایل، یک سری مطالبی نوشت با عنوان انقلاب ما. من هم برای خودم مواردی را هنگام خواندن گفتارهای یکم، سوم و چهارم نوشتم. در این مطلب قصد دارم آن یادداشتها را با کمی توضیح بیشتر بازنویسی کنم.
ادامه ی مطلبهمه اعتراضها جرمن
آخرین نوشتهام برمیگردد به ۱۷ آبان. درست یک هفته قبل از اعتراضات آبان که جرقه شروعش افزایش قیمت بنزین بود. و در ادامه کشته شدن مردم، خاموشی اینترنت و … پس از ۲۴ آبان نمیتوانستم نوشتن را با مطلبی غیر سیاسی از سر بگیرم. نمیشد.
آبان، بنزین، اینترنت، هواپیما
متن یا طرح نوشتهای به نظرم نمیرسید، حتی در حدی که مرا راضی به شروع نوشتن کند. خیلی سخت میتوانم آن طور که برایم قابل قبول است حول این موارد بنویسم. اتفاقات پی در پی بعد از آن هم کمکی نکرد. تصاویر اعتراضات، واکنش مقامهای رسمی به آن، مقدمات انتخابات مجلس، کشته شدن قاسم سلیمانی، زدن هواپیما با موشک، ماجراهای بعد از زدن موشک، …
الان هم که کرونا و البته به لحاظی که من قبلیها را مد نظر دارم با موارد قبلی قابل مقایسه نیست.
رژیم حاکم هنوز اعلام نکرده چند نفر را در ماجرای تظاهرات آبان کشته و در مجموع چند نفر کشته شدهاند.
در مورد شلیک به هواپیما توضیح و پیگیریای انجام نشده.
رد صلاحیتها هم که …
جای توجیه نمانده
در مجموع به نظر من جای توجیه بسیار کمی برای دفاع اخلاقی از حکومت جمهوری اسلامی مانده. این را در صحبتها با افراد مدافعی که به نظرم معقول هستند هم میبینم.
قبلا در موضعگیری در رابطه با حکومت و وظیفه اخلاقی افراد نسبت به آن به محدوده تعلیق(محدودهای که قضاوتم را به تعلیق در میآورم) وسیعی قائل بودم. اما الان محدوده تعلیقم بسیار کوچک است.
مشخصا به نظرم کار کردن در مجموعه خبرگزاری صدا و سیما و مجموعه سپاه به جد غیر اخلاقیست. سپاه به عنوان بازوی سرکوب حکومت و خبرگزاری صدا و سیما با نداشتن دغدغهای نسبت به حقیقت و تلاش برای پوشاندن و کمک به ادامه یافتن حکومتی که عامل درد و رنج بسیاری است.
چه باید کرد؟
سایت آسو کار جالبی انجام داده. یک پرونده درست کرده با عنوان همه ایرانها در آن افراد مختلف چشماندازشان از ایران را نوشتهاند. ایده به نظرم بسیار جالب است. شفاف شدن چشماندازها کمک میکند خودمان بهتر چشماندازمان را ارزیابی کنیم، به پیدا کردن راههای رسیدن به چشمانداز کمک میکند و به اشتراک گذاشتنشان کمک میکند به نقد آنها و هم شکلگیری تصویر مشترک.
هرچند ایده آسو جالب بود و تعداد چشماندازهای ترسیم شده قابل توجه، اما محتواها به نظرم کیفیت لازم را نداشتند. تفصیل و دقت نوشتهها کم بود. من تنها کمی این نوشته از آقای حسین رئیسی را پسندیدم. با برخی از نویسندگان آشنایی کمی داشتم و مطالب آنها را در جاهای دیگر خوانده بودم، اما نوشته همان افراد هم کیفیت مورد انتظار را نداشتند.
ادامه ی مطلبفیلترینگ و راهپیمایی اربعین
سهشنبه، چهارشنبه و پنجشنبه هفته پیش بین ۲۴-۳۰ ساعت مشغول بالاآوردن یک مدیاسنتر(Media Center) روی رزبری پای(Raspberry Pi) بودم، که مثلا بتوانم به صورت استریم فیلم، سریال … ببینم و دیگر لازم نباشد برای دیدن ویدئوهایم روی سیستمهای دیگر آنها را با فلش جابجا کنم.
در نهایت به نظر موفق شدم، البته هنوز باید مدتی بگذرد و استفاده کنم ببینم آنچه میخواستم شده یا نه.
نکته اینجاست که اگر فیلترینگ جمهوری اسلامی نبود، در ابتدا حتی شاید به انجام این کار هم نمیرسیدم. چون قبل از این مدتی از Plex استفاده میکردم و مقدار خوبی از مشکلاتم را حل میکرد. اما یک مرتبه سایت آن فیلتر شد. حالا هم کاری که میشد در ۴-۵ ساعت انجام شود، ۲۴-۳۰ ساعت طول کشید به خاطر انواع فیلترینگها و تلاش من برای دور زدنشان تا تأثیر کمتری در کیفیت بگذارد.
تقلا برای دور زدن فیلترینگ باعث شد منی که اکثرا صدا و سیما نمیبینم مگر اینکه فردی دیگر از اعضای خانواده در حال مشاهده باشد و حتی در این صورت هم بعد از مدتی فرار میکنم یا تلویزیون را خاموش، مدت بیشتری مخاطب برنامههای تلویزیونی به خصوص اخبار باشم.
ادامه ی مطلبدشمن بیرونی، دشمن درونی
When there is no enemy within, the enemies outside cannot hurt you
وقتی دشمنی در درون نداری، دشمنان بیرونی نمیتوانند آسیبی برسانند
ضرب المثل آفریقایی
تا اینجای این نوشته(به همراه عنوان) را مدتها پیش(۸ ماه قبل) نوشتم. قصد داشتم چیزی بنویسم در رد اولویت دادن به دشمن بیرونی و بگویم که دست بردارید از اولویت دادن به دشمن بیرونی و بپردازید به دشمن درونی. بگویم که اصلا دشمن یعنی چه؟ به چه معنایی دشمن داریم به چه معنایی نداریم. در بعد فردی، جمعی، سیاسی توجهها را از دشمن بیرونی دور و به دشمن بیرونی نزدیک کنم، بگویم برخی برداشتها از مفهوم دشمن محلی ندارد و منظورم از دشمن درونی چیست.
اما دیدم بدون دست گذاشتن و بررسی موردی نمیتوانم حکمی بکنم. دیدم حتی اگر بتوانم برای ایران امروز بگویم اولویت دادن به دشمن بیرونی راهگشا نیست، شاید برای کشوری دیگر یا حتی ایران دیروز مبارزه با دشمن بیرونی راهگشا بوده باشد. دیدم خودم هم جاهایی این دو را اشتباه گرفتهام و اشتباهم همیشه این نبوده که به دشمن بیرونی اولویت دادهام، اتفاقا گاهی به دشمن درونی پرداختهام در حالی که باید به دشمن بیرونی میپرداختم.
مطلب جالبی هم در این مورد ندیدم که حداقل آن را معرفی، ترجمه یا خلاصه کنم. پس تصمیم گرفتن این نوشته را از وضعیت پیشنویس در بیاورم و آن را منتشر کنم و به جای اهداف قبلی، این سوال را مطرح کنم کِی دشمن بیرونی، کِی دشمن درونی؟ اولویت مقابله با کدام است؟ اصلا کدام دشمن؟
نگاه رهبری به نقش زنان – قضاوت بر مبنای عمل
اخیرا فردی به استناد سخنرانیهای رهبری ادعا کرد که ایشان موافق حضور جدی زنان در جامعه است یا لااقل جملهای گفت که با توجه به سیاق صحبت من این برداشت را کردم. من البته این حرف را قبول ندارم، به نظرم نهایتا بتوان گفت رهبری نسبت به دیگر مراجع مشهور نظر مثبتتری به حضور زنان در جامعه دارند.
من اخیرا و در شرایط ممکن طرفدار قضاوت بر مبنای عمل شدهام و به خصوص در موقعیتهایی که نسبت به فرد یا چیزی حس طرفداری یا نفرت میکنم، به نظرم به قضاوت بهتر کمک میکند. سخنرانی قابلیت تفسیر پذیری بیشتری دارد تا عمل. در این مورد هم میخواهم ادعا را کمی از این نظر بررسی کنم.
به روحانی رأی دادم، فعلا هم پشیمان نیستم
من در انتخابات سال گذشته(۹۶) به آقای روحانی رأی دادم. امروز هم بعد از یک سال که نگاه میکنم با وجود همه اتفاقات از رأی خودم پشیمان نیستم. برای انتخابم دلایلی داشتم که به نظرم هنوز سر جای خودشان باقیاند و میخواهم آنها را در این نوشته مرور و کمی بیشتر بررسی کنم.
ابتدا کمی از نگاه خودم به نظام بگویم، اینکه چه میخواهم و چقدر روی زندگی من تأثیر میگذارد. ابتدا با میزان و نحوه تأثیرگذاری شروع میکنم.
به لحاظ اقتصادی در شرایط شخصی و خانوادگیای قرار دارم که پیشبینی میکنم تغییر در سطح ریاست جمهوری اثر محسوسی روی زندگی من نداشته باشد. خودم فعلا به حداقل رفاه قانع هستم و شرایط اقتصادی خودم و خانواده به گونهای است که تأمین بودن حداقل رفاهم وابستگی کمی به تغییرات نظام دارد. اما خوشحالتر خواهم بود اگر اوضاع اقتصادی قدری بهتر شود و مردم راحتتر باشند، همچنین از اینکه ببینم افزایش نشانههای فقر را و بدانم فقر بیشتر شده ناراحت میشوم.
قضاوت پیش از دانستن
- قسمت اول: حقیقت دورتر از قضاوت – خودروهای هیبریدی
- قسمت دوم: قضاوت پیش از دانستن
در قسمت اول نوشتم که قضاوت به قدری نزدیک شده که از حقیقت جلو زده، همچنین وعده داده بودم که از واکنش خودم به این مسأله بنویسم. اکنون میخواهم از توصیههایی بنویسم که خودم سعی میکنم عمل کنم تا در دام قضاوت اینچنینی نیفتم.
اولین راهکار برگشتن به همان توصیه قدیمی اخلاقی یعنی زود قضاوت نکردن است. شاید، شاید شرایط ارتباطی امروز ما را بیشتر تحریک به قضاوت میکند در مقابل سعی کنیم محکمتر به این توصیه اخلاقی عمل کنیم. بله در موقعیتهایی نیاز هست که سریع قضاوت کنیم. در این مواقع دیر قضاوت کردن اشتباه خواهد بود اما حداقل برای من بسیاری از قضاوتها میتوانسته دیرتر انجام شود. میشود در عین پیگیری سؤالمان، در نتیجهگیری صبر کرد. تأخیر در قضاوت احتمالا صدمهای جز دیر ارضا شدن میل به قضاوت نخواهد داشت. اما ضریب اطمینانِ نتیجه نهایی بالاتر میرود و تصمیماتی که بر مبنای آن قضاوت میگیریم نتیجه بخشتر خواهند بود.
چرا ملتها شکست میخورند – نقاط عطف
این روزها مشغول خواندن کتاب چرا ملتها شکست میخورند هستم. نظریه اصلی کتاب این است که علت توسعه و عدم توسعه کشورها مختلف به ساختار نهادهای سیاسی و اقتصادی آنها برمیگردد و از بین این دو نهاد هم نهاد سیاسی اهمیت بیشتری دارد. نویسندگان کتاب نهادها را به سه دسته تقسیم میکنند.
۱- نهادهای دیکتاتوری
کشورهایی که قدرت در یک فرد جمع شده و او اختیارات گستردهای دارد. بخش اعظمی از ثروت و قدرت در دست یک نفر است.
۲- نهادهای اندک سالار
کشورهایی که قدرت و ثروت در اختیار یک حزب یا گروه خاص قرار دارد.
۳- نهادها فراگیر و کثرتگرا
کشورهایی که قدرت و ثروت در آن پخش شده و تا جای ممکن فراگیر میان مردم توزیع شده.
ادعای نویسندگان این است که توسعه پایدار به نهادهایی از نوع سوم نیاز دارد. در تلاش برای کارآمد نشان دادن این نظریه کتاب نظریههای دیگر را مطرح کرده و رد میکند. سپس تلاش میکند که اوضاع کشورها را با توجه به نظریهای که خودش طرح کرده توضیح دهد.
این مقدمه، برداشت و خلاصهای بود که من از سه فصل اول کتاب داشتم. اما فصل چهارم در مورد علت شکل گیری این نهادها و اینکه چه میشود کشورهایی که شرایط نزدیک به هم داشتند ظرف ۱۰۰ سال کاملا واگرا میشوند. برخی به سمت توسعه، برخی به سوی استثمار.