حاج احمد توفیق پیدا کرده بود که برای بار دوم به حج واجب مشرف شود. یکی از روزها که روحانی کاروان روضه حسینِ بنِ علی میخواند، حاج احمد ملتمسانه از خدا خواست که کاش فرصتی دوبارهای عطا کند و شیعیان زمانِ او دوباره در آزمونی مانند عاشورا مورد آزمایش قرار بگیرند. تا نشان دهند که این بار آنها از این آزمون سربلند بیرون خواهند آمد.
در کمال ناباوری حاج احمد، خدا این خواسته را پذیرفت. خداوند که عالم الغیب و الشهاده است نتیجه آزمون را پیشاپیش میدانست. اما گویا در بارگاه خداوند هم برخی ملائک با حاج احمد همدل بودند. بنابراین تصمیم گرفت آرزوی حاج احمد را برآورده کند تا هم مسلمانان آن روزگار هم ملائک درگاهش با چشم خود ببینند که اوضاع از چه قرار است.
قرار شد حسین بن علی در کشور ایران به زمین برگردد و من را هم به عنوان سیدِ بنِ طاووسِ زمان گذاشتند و قرار شد ماجرا را برای ثبت در تاریخ بنویسم.
متأسفانه من مانند سید بن طاووس حوصله تفصیل آنچنانی ندارم و شرح ماوقع را روی دور تند برای شما اینجا خواهم آورد.
ادامه ی مطلب