حق داشتن اسلحه

هر از چندی در آمریکا تیراندازی گسترده‌ای اتفاق می‌افتد و تعدادی هم کشته می‌شوند. چند وقت پیش هم این اتفاق افتاد و در خبرها آمد. مجوز داشتن اسلحه در آمریکا و بحث‌هایی که بعد از هر یک از این تیراندازی‌ها برای اعمال محدودیت روی داشتن اسلحه شکل می‌گرفت کلا برای من جالب بود.

این دفعه کمی پیگیرتر شدم. مطالب بیشتری خواندم، بحث‌هایی که شکل می‌گرفت را تا حدی پیگیری می‌کردم. یک سری مطلب‌های جدی‌تر را هم در Pocket ذخیره کردم تا بعدا بخوانم. بالاخره آن‌ها را هم خواندم. در نهایت تصمیم گرفتم از یک جایی جلوتر نروم و موضوع را فعلا ببندم. گفتم تا حدی برداشت‌هایم تا حال حاضر را اینجا بنویسم. اول چند نکته ابتدایی را اشاره کنم:

ادامه ی مطلب

مجازات اعدام

در نگاه اول به نظرم مجازات اعدام کار درستی نیست و به جز در موارد خاص نباید کسی به مجازات اعدام محکوم شود.
منظورم از مجازات اعدام هم مجوز قانونی آن است. یعنی روند قضایی‌ای داشته باشیم که در مقابل برخی جرم‌ها مجازات اعدام در نظر بگیرد. منظورم مجوز داشتن یا اخلاقی بودن کشتن یک نفر دیگر خارج از روند قانونی نیست. بحث من این نیست که در چه شرایطی فرد حق دارد دیگری را بکشد (مثلا در دفاع از خود). بحث من این است که مجازات اعدام به عنوان یک مجازات قانونی و مشروع در یک جامعه تحت چه شرایطی درست است.
نوشته را در شرایطی شروع می‌کنم که با مسأله مجازات اعدام و بحث‌های اطراف آن کم و بیش مواجهه داشته‌ام ولی به طور جدی هنوز چیزی درباره آن نخوانده‌ام. چیزهایی که تا به حال خوانده‌ام مربوط می‌شود به آنچه در رسانه‌ها به طور عمومی آمده و شاید استدلال‌های برخی در شبکه‌های اجتماعی.
ابتدا در همین وضعیت ذهنی و با همین اطلاعات آنچه به نظرم می‌رسد را خواهم نوشت و استدلال خواهم کرد. سپس سعی می‌کنم کمی مطالب جدی‌تر در این مورد بخوانم و اگر به نظرم بجا آمد در انتهای همین نوشته یا در قالب نوشته‌ای جدید در وبلاگ منتشر کنم.
مجازات اعدام نوعی از مجازات است و من هم ابتدا در مورد جایگاه مجازات به طور کلی نظر خودم را می‌گویم.

ادامه ی مطلب