کتاب مناسب حال و هوای خودم را پیدا نمیکنم. مشخص نبودن حال و هوایم هم البته بیتأثیر نیست.
ادامه ی مطلبیادداشتی بر نوشتههای انقلاب ما از امیر خادم
امیر خادم بعد از ماجرای کشته شدن مهسا امینی، همان اوایل، یک سری مطالبی نوشت با عنوان انقلاب ما. من هم برای خودم مواردی را هنگام خواندن گفتارهای یکم، سوم و چهارم نوشتم. در این مطلب قصد دارم آن یادداشتها را با کمی توضیح بیشتر بازنویسی کنم.
ادامه ی مطلبچرا کتابهای داستانی جدید نمیخوانم؟
مطلب متمم، اهمیت کتابهای قدیمی را میخوانم. درباره اهمیت خواندن کتابهای غیرداستانی قدیمی است. این درس اما برای من نکته دیگری داشت و آن اینکه چرا کتابهای داستانیای که میخوانم اکثرا قدیمی هستند.
اگر بخواهم یک دسته بندی زمانی به لحاظ اولین چاپ کتاب بکنم:
- کتابهای جدید (۷ سال اخیر)
- کتابهای نسبتا جدید (بیش از ۷ و کمتر از ۳۰ سال اخیر)
- کتابهای قدیمی (بیشتر از ۳۰ سال)
آمار دقیق نگرفتهام، هرچند که با توجه به اینکه کتابهایم را در گودریدز ثبت میکنم کار چندان سختی نیست. ولی نگاه کلیای به کتابها و سال اولین چاپشان انداختم. کتابهای غیر داستانیای که خواندهام در هر دسته تعداد قابل توجهی قرار میگیرد. اما کتابهای داستانی کمی هستند که من کمتر از ۷ سال بعد از چاپشان آنها را خوانده باشم.
ادامه ی مطلبافزونههای مورد استفاده من در فایرفاکس
دانستن روالها (Routine) و ابزارهای مورد استفاده بقیه به خصوص در حوزههای مشترک برای من مفید است. من معمولا اگر کسی بنویسد نگاهی میاندازم. ویسایتی هم هست به اسم Uses This که سؤالهای مشخصی مربوط به همین ابزارها را از افراد میپرسد. البته مشکلش این است بیشتر موارد کلی مثل برند و مارک لپتاپ، موبایل، … است تا جزیی. نمونه فارسیای هم یک مدت کوتاه فعالیت کرد (اینجا). ولی مدتی است که از فرد جدیدی سؤالها پرسیده نشده.
من هم مدتی است که یک سری موارد را معرفی میکنم. این هم یکی از آن مطالب است. یک برچسب هم باید بگذارم برای اینکه در دسته معرفی این نوشتههای معرفی از بقیه جدا شوند.
مرورگر تقریبا بخش جدا نشدنیای از رایانهها شده. من تقریبا همیشه حداقلی یکی دو پنجره باز مرورگر دارم که در هر کدام آنها تعدادی تب (Tab) باز است. اغراق نیست اگر بگویم حداقل یک سوم زمانی که پشت رایانه هستم را داخل مرورگر میگذرانم. وقتی قرار است مدت زمان زیادی از یک ابزار استفاده کنم به نظرم معقول آن را تا حدی برای استفاده خودم بهینهتر کنم. یکی از راههای بهینهتر و شخصی کردن مرورگرها استفاده از افزونههای آنهاست.
من از فایرفاکس به عنوان مرورگر اصلی استفاده میکنم. در ادامه لیستی از افزونههای مورد استفاده و کاربرد مشخصشان برای خودم را میآورم.
ادامه ی مطلببرای جادی
یادم نیست اولین بار کی اسم جادی را شنیدم. وبلاگش بود یا پادکستش رادیوگیک. اولین خاطرهای که به ذهنم میآید رادیوگیگ قسمت سینگولاریتی هست.
خیلی چیزها را من برای اولین بار از زبان جادی شنیدم یا به واسطه جادی عمیقتر فهمیدم. از جمله نرمافزار آزاد و بیتکوین. به نظرم اولین باری که فهمیدم بیتکوین حدودا چی هست هر بیتکوین حدود ۷۰ هزار تومان بود.
جادی مدتهاست که در حوزه تکنولوژی محتوای با کیفیت فارسی تولید میکند و برای من سخت است تصور کسی که در فضای وب فارسی وارد حوزه برنامهنویسی شده باشد و اسم جادی را نشنیده باشد. تا یک زمانی هر کس از من میپرسید چطور برنامهنویسی یاد بگیرم در جواب میپرسیدم که انگلیسی بلد است یا نه. اگر پاسخ میداد نه، میگفتم برود انگلیسی یاد بگیرد تا به او منابع مناسب معرفی کنم. اما بعد از اینکه جادی ویدئوها و دورههای آموزش برنامهنویسی منتشر کرد. همیشه ویدئوهای جادی را برای شروع معرفی میکنم و کسی که انگلیسی بلد نیست هم میتواند از آن استفاده کند. جواب الان من برای کسی که انگلیسی بلد نیست این است که برو انگلیسی یاد بگیر در کنارش دورههای جادی را هم ببین. برای کسی که انگلیسی بلد است هم باز ویدئوهای جادی را پیشنهاد میکنم بعلاوه یک سری منابع دیگر.
ادامه ی مطلبزن، زندگی، آزادی. صلح و امید و شادی. معرفی مقاله، نویسنده، کتاب
طی این مدتِ نزدیک به سه ماه نوشتههایی در مورد جنبش زن، زندگی، آزادی خواندم. یک سری از آنها را که به نظرم خوب و قابل توصیه بودند برای دوستانم هم فرستادم (در توییترم هم بازنشر کردم). به نظرم رسید اینجا هم معرفی کنم. علاوه بر آن اینجا موارد دیگری مثل افرادی که نوشتههایشان را دنبال میکنم، کتابهایی که تا امروز خواندهام و به نظرم قابل توصیه هستند، وبسایتهایی که به طور مشخص در این حوزه فعالیت میکنند را بیاورم.
ادامه ی مطلبعاشورا، بازی برگشت
حاج احمد توفیق پیدا کرده بود که برای بار دوم به حج واجب مشرف شود. یکی از روزها که روحانی کاروان روضه حسینِ بنِ علی میخواند، حاج احمد ملتمسانه از خدا خواست که کاش فرصتی دوبارهای عطا کند و شیعیان زمانِ او دوباره در آزمونی مانند عاشورا مورد آزمایش قرار بگیرند. تا نشان دهند که این بار آنها از این آزمون سربلند بیرون خواهند آمد.
در کمال ناباوری حاج احمد، خدا این خواسته را پذیرفت. خداوند که عالم الغیب و الشهاده است نتیجه آزمون را پیشاپیش میدانست. اما گویا در بارگاه خداوند هم برخی ملائک با حاج احمد همدل بودند. بنابراین تصمیم گرفت آرزوی حاج احمد را برآورده کند تا هم مسلمانان آن روزگار هم ملائک درگاهش با چشم خود ببینند که اوضاع از چه قرار است.
قرار شد حسین بن علی در کشور ایران به زمین برگردد و من را هم به عنوان سیدِ بنِ طاووسِ زمان گذاشتند و قرار شد ماجرا را برای ثبت در تاریخ بنویسم.
متأسفانه من مانند سید بن طاووس حوصله تفصیل آنچنانی ندارم و شرح ماوقع را روی دور تند برای شما اینجا خواهم آورد.
ادامه ی مطلبمکالمهی روح القدس
دید چند جوان در پیادهرو در حال فرار هستند، لباسْ سبزی به یکی از آنها که کندتر است میرسد و با پوتین میگذارد روی کمرش. به نظر پخش زمین شد. روی زمین پشت شمشادها قرار گرفت و نمیدیدش. تصمیمش را برای این شرایط از قبل گرفته بود.
در ماشین را باز کرد و یک پایش را گذاشت بیرون ماشین. آمد که با پای بیرون نیرویی وارد کند و کامل از ماشین خارج بشود، دید شانهاش انگار میخ شده و تکان نمیخورد. شانهاش را گرفته بود و نمیگذاشت پیاده شود. لباسْ سبز برگشت و رفت سمت دیگر.
ادامه ی مطلبشبکههای اجتماعی و آزادی بیان
در نوشته «آزادی بیان، سلمان رشدی، ترامپ بن و شبکههای اجتماعی» نگاه به ماجرای ترامپ بن از لحاظ اخلاقی را گذاشتم برای نوشتهای دیگر. اینجا میخواهم از آن بنویسم.
آزادی بیان بیشتر در سطح حکومت و قانون مطرح است. آن هم به عنوان یک امر سلبی یعنی عدم محدودیت از سمت دولت برای کنشهای بیانی. همچنین آزادی بیان در قالب جمع و جامعه و به لحاظ ساختار جمع است که مطرح میشود. در سطح فردی به نظرم حداقل به طور مستقیم مطرح نیست. یعنی من به عنوان یک عضو عادی جامعه به خاطر آزادی بیان الزامی ندارم که حرف همه را گوش بدهم یا اجازه بدهم من را مخاطب قرار بدهند. چه در شبکههای اجتماعی چه مثلا در وبلاگ خودم میتوانم فردی را بلاک (مسدود) کنم و از بابت محدود کردن آزادی بیان ایرادی به من وارد نیست.
اما در همان شبکههای اجتماعی با تعداد کابران قابل توجه یا گروه جمعی دیگر به نظر من اگر مدیریت آن برخی را محدود کنند میتوان به از بابت آزادی بیان آن را مورد قضاوت قرار داد.
ادامه ی مطلبمغالطه قمارباز
من سر انواع بازیهای رومیزی (Board Game)
بازی اولون (Avalon): طرف ۲ دست پشت سر هم مرلین شده دست سوم رسما امکان نداره دیگه مرلین باشه پس فرض میکنم مرلین نیست و کلا از گزینهها میزارمش کنار.
بازی منچ: ۴ دست هست که تاس ۶ نیاوردم. این دفعه احتمال اینکه ۶ بیاید خیلی بیشتر است.
من سر سؤالهای ریاضی
یک سکه رو ده بار انداختیم و همهاش خط اومده، احتمال اینکه بار یازدهم هم خط بیاد چقدر هست؟ من: ۵۰ درصد.
از یک جایی به بعد متوجه بودم که رویکردم سر بازیهای رومیزی و سؤالهای ریاضی قابل جمع به نظر نیستند. اما همچنان تا حدی توجیهی میکردم و بین آنها تفاوت قائل میشدم.
ادامه ی مطلب